رویا یا واقعیت به قلم:«ایراندخت از ایتالیا» *جمعه 86/9/9 * 10:31 عصر *

به نام تنهاترین یار
ای وطن
ندیدن و نشنیدنت عشقتو از دلم نبرد
فقط دونستم بی تو دلم پرپر شد و گم شد و مُرد

اولین بار که با عجله ایران را ترک میکردم فقط از غریبی طرز نوشتنش را میدانستم و فکر نمیکردم پس از مدت کمی دلم برای یک جرعه از  یاد وطن و یک نفس از هوایش پر بزند و لحظه ها رو بشمارم برای دوباره دیدنش...
از آنجایی که مثل خیلی های دیگر برای یافتن آرزوها یا زندگی بهتر به این جا -ایتالیا- نیامدم و فقط خواست خدا و دست سرنوشت مرا به این جا آورد؛ هیچ وقت از این که حقیقت زندگی در این جا را برای هموطنانم بگویم نترسیدم . کسانی که به بهانه این چیزها به خارج کوچ می کنند کمتر پیش میاید که از حقایق حرف بزنند چون آن وقت دیگران چه فکر خواهند کرد ؟؟!! که فلانی همه چیزش را داد برای ...  و حالا  این خارج رفتنش چه فرقی با زندگی تو ایران داشت و از این چیزا...این شاید به این  دلیل باشد که مردم ما تصویر بسیار رویایی از زندگی در غرب دارند چون اصولا یا اطلاعات را از اقوام و دوستانی میگیرند که طبق دلیلی که گفتم تصویر زندگی را در غرب خیلی خیلی بهتر از آن چیزی که هست برایشان باز گو میکنندو یا ازتوریست ها که برای چند روزی از کشوری بازدید کرده اند و تمام وقت در هتل ها و گردش و تفریح بوده اند ...و خوب معلوم است که چنین کسانی هم میتوانند فقط راجع به ظواهر و زیباییها چیزهایی بگوید...اما تا فردی این جا زندگی نکند دقیقا مانند یک ایتالیایی یا شهروند هر کشور دیگر غربی نمیتوانید بگوید که فرقها و شباهت ها کجاست و قضاوت درست کند به شرط این که مثل دلیل اول هم نباشد.
 اما من مایلم صادقانه اطلاعاتم را در اختیار هموطنانم بگذارم .
چندی پیش در یک وبلاگ مطالبی خواندم که فکر میکنم نویسنده اش از همین توریستهایی بود که چند روزی این جا مانده بود و مثل 90 درصد ایرانی ها از همان در ورودی یا دیدن اولین پلیس شروع به تعریف کرده بود!از چی؟؟!! از لباس آقای پلیس جلوی در ورودی...دیگر بقیه را خودتان میتونید حدس بزنید که چه دلی از جوونای خواننده وبلاگش برده بود .... شایدبرای مثال اگر میدونست مردم چه دل خونی از همین پلیسهای شیک پوش دارند اینقدر با التهاب به تعریفهایش آب و تاب نمیداد... ازخواندن وبلاگش خیلی جاها خنده ام گرفت ...خیلی جاها هم متاسف میشدم ...خیلی جا ها هم این طوری میشدم دقیقا و   دلم میخواست امکانی پیش می آمد تا من هم بتوانم به این جوونایی که خیلی وقتها از این که بهشون بگن تیپ ایتالیایی ها هستی احساس غرور میکنند و خجالت میکشند که بگویند من متولد فلان شهرایران هستم  بگویم که این ایران ما چه گنج نهفته ای ست ...و خدا رو شکر که این وبلاگ -هر چند که شاید کمترین امکان باشد-  این محیط را فراهم کرد .
                                      به هر حال امیدوارم همراهی امان کنید تا بعد...


دلت را خانه ما کن:دلداده