یه گشت مجازی در مغرب! به قلم:«فاطمه از آفریقا» *یکشنبه 87/1/18 * 6:1 صبح *

حنابندان!نکته جالبی که در خصوص آداب و رسوم مردم مغرب مشاهده این است که آنهامثل ما ایرانی ها رسم دارند در یک یا دو شب مانده به جشن عروسی ، مراسم حنابندان بر پا می کنند و در آن خانواده آقای داماد پس از ضیافت شام ، جشن حنابندان را به جا آورده و بر روی دست و صورت عروس خانم نقش و نگارهای عربی ترسیم می کنند. این عمل از آرزوی خوشبختی و عافیت برای زوج جوان حکایت دارد
مغرب کشوری است که آثار باستانی زیادی مانند مسجد  سلطان حسن دوم را در خود جا داده است .
1. رباط: آرامگاه ملک محمد پنجم و ملک حسن دوم
2. مسجد حسان که فقط ستونها و برج آن باقی مانده است(تورحسان)
3. شاله، قلعه بازمانده از دوران رم
4. مدینه (بخش قدیمی شهر رباط)
5. موزه باستانشناسی
6. موزه ودایه
7. دارالبیضا (کازابلانکا): مسجد حسن دوم که  بر کرانه اقیانوس اطلس ساخته شده‌است. 
8. مکناس: ضریح مولای اسماعیل
9. فاس: مسجد بوعینیه
10. جامع قرویین
11. موزه باتا
12. الحمرا که دیوارهای آن باقی مانده‌است
13. مقبره‌های شاهان و شاهزادگان سلسله سعدیون
14.  امروزه شهر مراکش به دلیل برگزاری جشنواره بین‌المللی فیلم مراکش شهرت دارد.
15. طنجه: آرامگاه ابن بطوطه
در ماه مبارک رمضان مردم  با شنیدن نوای الله اکبر، دست از کار بر می دارنددسته دسته برای برگزاری نماز جماعت به مسجد می روند. در ایام ماه مبارک رمضان پدران و پسران پس از صرف افطار به مسجد می روند و نماز بر پا می دارند و تا ساعاتی از شب به عبادت و مناجات مشغولند. اما دخترها در خانه می مانند و با همسایه ها دعا می خوانند و عبادت می کنند.
موسیقی در مغرب عنصر بسیار مهمی در فرهنگ عامه به شمار می آید و در همه تاریخ و اساطیر آن را می توان در ترانه های مردم این سامان و در موسیقی آنها یافت . مغرب پر است از بازارهای تودرتوی قدیمی ست.
بازارهای سرباز در تمام مناطق مغرب وجود دارند و مملو از قالی ، صنایع دستی چوبی ، جواهرات و چرمی که می گویند نرم ترین چرم دنیا ست.


دلت را خانه ما کن:دلداده




وطنم یک دنیاست به قلم:«فاطمه از آفریقا» *دوشنبه 86/11/29 * 3:56 صبح *

                                           *هو القریب*
                  مرا عهدی است با جانان که تا جان در بدن دارم
                                               هواداران کویش را چو جان خویشتن دارم
غربت واژه ای ست که هر یک به نوعی با آن اشنا هستیم. غربت من حسی است که در غروب یک روز زمستانی به سراغم می آید
و دلم را .... و دلم را ...
دلم را برای هوای
پاک وطنم، برای صحبت با یک همزبان و برای قدم زدن در خاک سرزمین مادری تنگ می کند.
برای شاه عبد العظیم، برای امام رضا(ع)، مرداب های انزلی و حتا تله کابین توچال و... برای همه چیز، دل تنگ می شوم.

فراق در اصل ، نه تنها احساس تعلق به زادگاهت، جامعه و فرهنگ ایرانیت را کم نمی کند بلکه اشتیاق و آرزویت را برای بازگشت به زادگاه و دیدار آشنایان و گرایش به فرهنگ و عناصر معنوی اسلام را نیز افزایش می دهد. شوق استشمام عطر کشورت ،گام زدن و سفر به اعماق فرهنگ و تمدن و توجه به هویت ایرانی؛ امید را در دلت زنده نگه می دارد.

غریت همه داشته هایم را بیشتر و بیشتر برایم یاد آور می شود؛ می آموزد از دیار سرزمینی بزرگ با مرمانی دلیر و سلحشور ریشه گرفته ام و به آن تعلق دارم.
ایران من ، با همه داشته ها و نداشته هایش برای من گوهری ست که باعث می شود در هر کجای کره خاکی که زندگی می کنم با افتخار از میهنم صحبببببت کنم و به آن فخر بفروشم.

وطنم یک دنیاست ، آری یک دنیا ، دنیایی که ، لحظه لحظه من را بیشتر به خود پایبند می کند و دین من به من اموخته تا پای جان از خاک پاکش دفاع کنم .

...................................................
پی نوشت: خیلی ها می گویند بیرون گود نشستید و به به چه چه می کنید! عیبی ندارد عاشقی شیوه رندان بلاکش باشد. همه طعنه ها را در راه عشق به سرزمین اسلامی مادری امان به جان می خریم .
ایرانی ، ایران، دوستت داریم


دلت را خانه ما کن:دلداده

   1   2      >