نشانه ها را درک کنیم! به قلم:«ترنم از روسیه» *چهارشنبه 87/4/5 * 2:10 عصر *

خداوند نور اسمانها وزمین است.نور خداوند به چراغدانی میماند که در آن چراغی قرار گرفته،چراغی که دارای حبابی درخشنده،بسان ستاره ای تابناک است.روغن این چراغ از درخت زیتونی است که به هیچ نقطه ای خاص در شرق و غرب وابسته نیست ( زیتونی است در لایتناهی)روغنی که بدون کبریت روشن میشود،نوری است که منشا آن نور فوق نور است:خداوند هر کس را که اراده بفرماید به نور واسعه ی خود هدایت می فرماید و این مثلها برای عموم مردم زده میشود که آیات را بهتر بفهمند و در آن اندیشه کنند و خداوند به قدرت علم واسعه،آگاه از کل امورخلق و خلقت است.سوره مبارکه نور-آیه 35

ماشا الیلیکینا نام مشهوری در روسیه و مناطق روسی‌زبان است. او حدود 2 سال پیش به عنوان یک هنرپیشه جذاب و یک مدل زیبا مطرح بود و شهرت و محبوبیتش با اوج گرفتن «گروه رقص و موسیقی فابریک» در روسیه، به بالاترین حد رسید.به گزارش ابنا، "ماشا" همانقدر که به سرعت در آسمان شهرت و محبوبیت طلوع کرد خیلی زود نیز از صحنه ناپدید شد. این امر نه به دلیل افول ستاره‌ بخت وی بود و نه به علت از دست دادن "زیبایی چهره" یا "سحر صدا" بلکه به این دلیل بود که مسلمان شد و لباس عفت و ایمان را بر درخشش‌های کاذب دنیوی ترجیح داد.تفاوت بزرگ او با بسیاری از هنرمندان و خوانندگان دیگری که اسلام و حجاب را برگزیده‌اند در این است که وی در اوج شهرت و در زمانی که تازه پیشنهادهای اغواکننده به سوی او رهسپار شده بود حجاب و عفاف را انتخاب کرد و به بی‌عفتی و جلوه‌گری پشت پا زد. وی مسلمان شدنش را "لطف خدا" می‌داند و می‌گوید پس از اسلام آوردن احساس خوشبختی می‌کنم. "ماشا" معتقد است میل به عبادت خداوند، در فطرت همه انسان‌ها نهاده شده است، پس اگر کسی می‌خواهد به سوی اسلام گام بردارد فقط باید اندیشه کند و از فطرت خود مدد بگیرد. او تأکید می‌کند: اگر کسی نمی‌تواند راجع به خدا بیاندیشد حداقل سعی کند از خودش رهایی یابد و پلیدی‌های نفسش را مهار نماید؛ رذایلی مانند خودپسندی، تکبر، حسد، ظلم، دروغ، خودستایی و خودنمایی.

"ماشا" که زنی تحصیلکرده است و به پنج زبان اروپایی تسلط دارد، به "غفلت مدرن مردم در عصر اطلاعات" اشاره می‌کند و می‌گوید: امیدوارم کسانی که هنوز به دین اسلام مشرف نشده‌اند لحظه‌ای به خود بیایند و فارغ از انبوه اطلاعات پوچ و بیهوده‌ای که چشم و گوش مردم این دوران را فرا گرفته است کمی اندیشه کنند.  توجه به تحول و بازگشت این هنرمند جوان، برای جوانان بسیار آموزنده است؛ بویژه برای دختران مسلمانی که گاه با وسوسه‌های مختلف، و تحت تأثیر زرق و برق‌های ظاهری تمدن غرب، قدر گوهر وجود خود و نیز قیمت ارزش‌هایی نظیر حجاب را نمی‌دانند. 

 آنچه در پی می‌آید مصاحبه سایت روسی Islsm.ru با این هنرمند مسلمان شده است:

• چطور شد که تمام موفقیت‌ها و درخشش‌های خود روی صحنه را زیر پا گذاشتی و به اسلام گرویدی؟
ماشا: من به لطف خداوند به سوی او گام برداشتم. این اراده خدا بود.
در زمانی که یک خواننده بودی آیا فکر می‌کردی که روزی اسلام بیاوری، روزه بگیری و به حج بروی؟
ماشا: نه؛ حتی به ذهنم خطور هم نمی‌کرد که روزی به حج بروم و از بهترین و گواراترین آب، یعنی آب زمزم بنوشم. 
• 
آیا راهی که برای مسلمان‌شدن طی کردی، مسیری طولانی بود؟
ماشا: من دو سال است که مسلمان شده‌ام. یک روز مطلع شدم که یکی از نزدیکترین دوستانم بر اثر یک حادثه در شهری دیگر به حالت کما رفته است. من نمی‌دانستم که چطور می‌توانم به او کمک کنم. آن روز برای اولین بار نماز خواندم و دست به دعا برداشتم و از خدای بزرگ کمک خواستم.
روز بعد همان دوستم با من تماس گرفت و گفت: «در آن حالات بیهوشی من تو را می‌دیدم و تو خیلی زیاد به من کمک کردی!»، من در آن لحظه بسیار گریستم؛ زیرا برای اولین بار در زندگی‌ام بود که چیزی از خدا می‌خواستم. 
• در حال حاضر به چه کاری مشغولی؟
ماشا: من پنج زبان اروپایی بلد هستم و در حال حاضر در مدرسه و دانشگاه تدریس می‌کنم. ضمناً برخی از نت‌های مجاز شرعی را نیز می‌نویسم.
• آیا موسیقی هم گوش می‌دهی؟
ماشا: بله؛ آثار «گروه ریحان»، «گروه سامی یوسف» و «گروه کت استیونس» ( که پس از اسلام آوردن نام خود را «یوسف اسلام» گذاشت) را گوش می‌کنم. 
• آیا چیزی از قرآن هم آموخته‌ای؟ آیا آمادگی داری که زبان عربی را هم به آن پنج زبان اروپایی اضافه کنی؟
ماشا: در ابتدا فکر می‌کردم که آموختن زبان عربی مشکل باشد. اما آن را شروع کرده‌ام و خیلی هم آن را دوست دارم و فکر می‌کنم کلیدی برای فهم دانش برتر باشد. 
• چرا گرایش به اسلام نسبت به ادیان دیگر بیشتر است؟ و چرا بیشتر کسانی که به اسلام می‌گروند از بین هنرمندان و فعالان در کنسرت و موسیقی هستند؟
ماشا: اسلام نسبت به ادیان دیگر، محکمترین اساس را دارد. تمام قواعد اسلام در زندگی کاربرد دارند. راه اسلام سعادت‌بخش است. 
• 
از اینکه مسلمان شده‌ای چه احسای داری؟
ماشا: احساس خوشبختی. امروز من این فرصت را دارم که مقایسه کنم قبلاً چه بودم و حالا چه هستم. من اکنون با حیات واقعی آشنا شده‌ام، پس خوشبختم. 
• و چه تفاوتی با قبل داری؟
ماشا: ایمان به خدا زندگی مرا متحول کرد. میل به عبادت خداوند در فطرت و وجود همه انسان‌ها نهاده شده است. من اطمینان دارم که خداوند به ما تفکر و تعقل نداده است تا بیاییم، زندگی کنیم، بخوریم، بخوابیم و بمیریم. خدا به ما فرصت زندگی کردن داده است تا به او برسیم.
• آیا گاهی به موفقیت‌ها و درآمد سابق خود فکر نمی‌کنی؟ حسرت آن دوران را نمی‌خوری؟!
ماشا: آن جلوه‌ها، پس از مسلمان شدن، برایم بی‌ارزش و منفور هستند. 
• 
از اینکه آشکارا خود را مسلمان معرفی می‌کنی هراس نداری؟
ماشا: نه نمی‌ترسم. برعکس، تکلیف و وظیفه خود می‌دانم که دیگران را از راه گمراهی بازدارم و به عنوان الگویی برای آنها باشم.
از اینکه عکس‌های سابقت در اینترنت هست ناراحت نیستی؟
ماشا: من خودم دوست ندارم به این عکس‌ها نگاه کنم. اما اشکال ندارد که مردم آنها را ببینند تا برایشان عبرت شود و بدانند که انسان می‌تواند تولد دیگری داشته باشد و از نو به دنیا بیاید. انسان می‌تواند توبه کند و با انجام کارهای خوب، تمام سیاهی‌های گذشته‌اش را پاک کند، ان شاء الله.
اینک چه چیزی از «اسلام» می‌توانی به دیگران بگویی؟
ماشا: اسلام می‌گوید: «اگر نمی‌توانی راجع به خدا بیندیشی حداقل سعی کن از قید خودت رهایی یابی و پلیدی‌های نفست را مهار کنی؛ رذایلی مانند خودپسندی، تکبر، حسد، ظلم، دروغ، خودستایی و خودنمایی». اگر کسی می‌خواهد به سوی اسلام گام بردارد فقط باید اندیشه کند و از فطرت خود مدد بگیرد. 
• چه پیامی برای مسلمانان داری؟
ماشا: آرزو می‌کنم که کارهای نیک و عبادات برادران و خواهران دینی من مورد قبول خداوند متعال قرار بگیرد و رحمت خدا بر خانه‌های آنان ببارد.
و برای غیر مسلمانان؟
ماشا: امیدوارم کسانی که هنوز به دینا اسلام مشرف نشده‌اند لحظه‌ای به خود بیایند و فارغ از انبوه اطلاعات پوچ و بیهوده‌ای که چشم و گوش مردم این عصر را فرا گرفته است کمی اندیشه کنند.
خداوند هر کس را اراده فرماید هدایت می فرماید زیرا او آگاه به افراد هدایت پذیر است( سور مبارکه قصص آیه 56)
منبع:پایگاه خبری و اطلاع رسانی رویه

دلت را خانه ما کن:دلداده




فردوسی را با کدوم ف مینویسن؟؟؟ به قلم:«ترنم از روسیه» *شنبه 87/3/18 * 3:45 عصر *

                       و لله ما فی السموات و ما فی الارض و کفی بالله وکیلا
        و آنچه در آسمانها و زمین است از آن خداوند است و سرپرستی خداوند،کل مخلوقات را کفایت میکند. سوره مبارکه نسا-آیه132
چند وقت پیش به زادگاه نویسنده مشهور جهان و از بزرگترین شخصیت های تاریخ روسیه، لئو نیکلایویچ تولستوی،رفته بودم.همه ما درکتابهای مدرسه حتما شرح حال و گزیده ای از مکتوبات این نویسنده روسی را خوانده ایم.نویسنده بزرگی که رمان های رستاخیز،آناکارنینا،جنگ و صلح جایگاهش را دربالاترین رده ادبیات داستانی جهان تثبیت کردند.این عکسهارو از خانه و رادگاهش(یاسنایا پالیانا)از توابع تولا واقع در 160 کیلومتری جنوب مسکو انداختم.جدا طبیعت زیبا و چشمگیری داشت.فکر میکردم من هم شاید اگر درهمچین محیط آرام و جذابی زندگی میکردم الان هزاران جلد وبلاگ به چاپ رسونده بودم و انقدر برای 1 بروز رسانی بعد 2ماه زجر نمیکشیدم .

تولستوی به 15 زبان زنده دنیا تسلط داشت.توجه قابل احترامی به آموزش و پرورش کودکان و نوجوانان داشت و در نامه ای نوشته بود:
«هرگاه به‌مدرسه قدم می‌گذارم، با مشاهده چهره‌های کثیف و تکیده، موهای ژولیده، و برق چشمان ِ این کودکان فقیر، دستخوش ناآرامی و انزجار می‌شوم و همان حالتی به‌من دست می‌دهد که بارها از دیدن شرابخواران مست، بر من مستولی شده‌است. ای خدای بزرگ! چگونه می‌توانم آن‌ها را نجات دهم؟ نمی‌دانم به کدامین یک کمک کنم. من آموزش و پرورش را فقط برای توده‌ها می‌خواهم و نه کسی دیگر، مگر بتوانم پوشکین‌ها و لومونوسف‌های آینده را از غرق شدن رهائی بخشم
شهرت تولستوی هر چه در خارج از روسیه وسعت می یافت به همان نسبت نیز در داخل روسیه مورد لعن و انزجار دستگاه های دولتی و مراجع ارتدوکس قرار میگرفت.انتشار رمان رستاخیز بهانه ای بود در دست مراجع عالی کلیسای ارتدوکس تا او را به عنوان مرتد معرفی نمایند.به دلیلایلی مانند:تکذیب وحدت تثلیث مقدس در وجود خدای واحد...

 به مسئله جالبی که برخوردم نامه تولستوی در مقایسه اسلام ومسیحیت بود.نامه ای که مادری برای او نوشته و از مسلمان شدن فرزندانش با وی مشورت کرده بود.تولستوی در جواب گفته بود:مسلمانی در برابر مسیحیت ارزشی بسیار بیشتر دارد.دین اسلام دور از مسایل غیر طبیعی است در رأس آن حضرت محمد (ص) وجود دارد که در تعلیمات خود اساس تمام ادیان مقدس را در خود دارد و با خیلی از حقایق دین مسیحیت نیز همگامی و نزدیکی دارد. زیرا پایه ادیان الهی خداست. تعالیم ادیان نیز در جهت تشویق انسان ها در ایمان به خداست. بنابر این آنچه این تبلیغ و وظیفه را بهتر به انجام برساند احترام بیشتری خواهد داشت و آن دین اسلام است.
چیزی که از آن روز به بعد ذهن من را مشغول کرد این بود که ما در کشور خودمان چقدر با افکار و زندگی شخصیت ها و بزرگانمان آشناییم؟در تولا با نزدیک شدن به محل دفن تولستوی همه سکوت می کردند و با احترام خاصی از او یاد می کردند.از طرف مدارس بچه ها را می آوردند برای بازدید و آشنایی با تفکرات و تلاشهای او.این سوال برایم مطرح بود که چرا ما در مدارس بیشتر روی شناخت چهره های ادبی و دیدگاه های ارزشمندشان کار نمی کنیم.چرا باید در تلویزیون روسیه برنامه ای پخش می شد که گزارشی بود در یکی ازخیابانهای تهران که تندیسی از فردوسی قرار داشت، بدون ذکر اسم شخصیت زیر مجسمه(!).گزارشگر روس از تعداد زیادی رهگذر مخصوصا جوانان می پرسید: می دانید این مجسمه متعلق به کیست؟هیچ کس نمی توانست به طور حتم جواب بدهد، گزارشگر هم پوزخند می زد که فردوسی شان را نمی شناسند خیلی از ماها هنوز نمی دانیم که رودکی یا نظامی معروف ما، که در جهان آثارش مشهور است در چه قرنی می زیسته. متاسفانه به طور پراکنده و جزئی،تو هفته مبارزه با بیسوادی(همون هفته اخر تحصیلی)4 تا از آثار و تاریخ تولد10،20 شاعر و نویسنده راحفظ میکنیم و بعداز امتحان کی دیگه یادشه حافظ چرا گفت: 

 یا رب از ابر هدایت برسان بارانی    پیشتر زانکه چو گردی ز میان برخیزم


دلت را خانه ما کن:دلداده

   1   2   3      >